محل تبلیغات شما


منو جداشدن از کویِ تو خدا نکند

خدا هرآنچه کند از توام جدا نکند

 

امان ندادمرا این غم و به جان اُفتاد

میانِ سینهام این دردِ بی امان اُفتاد

 

*برا ولی نعمتت میخوای امشب ناله بزنی و اشک بریزی *

 

به راهرویِ زمین مینشینم و خیزَم

نماندهچاره که آتش به استخوان اُفتاد

 

*این چه زهری بود نانجیب به امام رضا داد میان اهل بیت همهرو مسموم کردن به جز ابی عبدالله و حضرت صدیقه سلام الله علیهما اما این زهری کهبه امام رضا دادن یه جیزِ دیگه ای بود ، روایت نوشته سه دانۀ انگور مامونِ ملعون بهحضرت داد ، تا تو دهانش گذاشت ، دیدن دست رو جگرش گذاشت سریع عباشُ رو سر کشید شیخ صدوق رحمه الله علیه نوشته حضرت پنجاه مرتبه رو خاکا نشست گاهی صدا میزنهآه جیگرم گاهی وقتا صدا میزنه آه پسرم اما وقتی محکم رو زمین میخورد میگفت وایمادرم .*

 

چنان بهسینۀ خود چنگ میزنم از آه

که شعلهبر پر و بالِ کبوتران اُفتاد

 

کشیده امبه سر خود عبا و میگویم

بیا جوادکه بابایت از توان اُفتاد

 

*اباصلت میگه دم در کاخِ مامونِ ملعون دل تو دلم نبود حضرت فرمودهبود اگر دیدی عبا رو سر کشیدم دیگه کار از کار گذشته تا در باز شد دیدم امام رضااومد عبا رو سر کشیده ، با چه سختی اومد تو خونه ، فرمود اباصلت همه درایِ حجره روببند، کسی به دیدنم نیاد اما لحظاتی بعد دیدم یه نوجوان مه سیمایی لباسِ عزا بهتن کرده ، از وجناتش شناختمش پسر امام رضاست ، اما با تعجب پرسیدم آقا همه درایِ حجرهرو بسته بودم از کجا وارد شدید؟! فرمود اباصلت خدایی که به یک چشم بهم زدن منو از مدینهبه طوس میاره قادر نیست از در بسته وارد کنه؟! خیلی عجیبه والا ، از امام رضا یاد بگیریم،همیشه سفره مینداخت با کارگرا و کنیزا و غلاما همه باهم سر سفره مینشستن اما اینلحظات آخر نوشتن مثه شخصِ مار گزیده تو حجره هی به خودش می پیچه رو خاکا اما اباصلتمیگه سوال کرد حضرت بگو ببینم غلاما غذا خوردن؟! گفتم آقاجان اینا نمیتونن ، دلشوننمیاد بدون شما غذا بخورن . همیشه سر سفره با شما نشستن ، یا امام رضا شب آخرِ امشبیه لقمه معرفتی هم دهان ما بزار یه لقمه ای که یه عمر طبق حدیث شما در خونه جدتونباشیم و گریه کنیم

 

فرمود یابنشبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَیْنِ میگه آقا همه ی جونِشُجمع کرد، خودشُ آورد به زحمت سر سفره نشوند به یه چیزی هم تکیه داد حضرت که غلاما راحتغذا بخورن همچین که سفره رو جمع کردن روایت میگه حضرت غش کردن رو زمین افتاد (چی داری میگی) اینارو گفتم برا این روضه حالا اباصت میگه جوادالائمه رو هدایت کردمبه حجرۀ امام رضا ، همین امام رضایی که جون در بدن نداره دیدم همۀ جونِشُ جمع کرد دواندوان آمد تا جلو در دست گردن آقازادش انداخت ، تو بغل جواد رو زمین افتاد اوناکه پا روضه بزرگ شدن میدونن من چی میخوام بگم یه بابا اگه جونم نداشته باشه جوانِشُرعنا و سالم ببینه انگار جون به بدنش میاد شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله تا نگاهشبه علی اکبر افتاد جوانِشُ یه جوری قطعه قطعه دید ، حسین انگار جون از همه بدنش رفت جلو چشم همه دیدن حسین رو زمین افتاد دوزانو دوزانو داره میاد این روضۀ امشبِ، اما هرسال یه روزی ام داریم وقتی از امام رضا میخونیم . باقی این غزل یه جایی بردهدلُ نمیتونیم ازش بگذرم *

 

بیا جوادکه از زخمِ زهر می پیچد

شبیه عمهاش از پا نفس ن اُفتاد

 

شبیه دخترکیکه پس از پدر کارش

به خارهایِبیابان به خیزران اُفتاد

 

به رویناقه‌ی عریان نشسته خوابیده

و غرقِخوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد

 

*اگه حقش ادا بشه میگم والا اسراف نمیکنم تو روضه*

 

گرفت پهلویِخود را میان شب ناگاه

نگاهِ اوبه رخ مادری کمان اُفتاد

 

دوید برسر دامان نشست خوابش برد

که زجرآمد و چشمش به نیمه جان اُفتاد

 

رسید زجردوباره عزایِ کوچه شد و

به هر دوگونۀ زهراترین نشان اُفتاد

 

رسید زجرو پِی خود دوان دوانش برد

که کارِپنجه ی زبری به گیسواَش اُفتاد

 

دوبارهناله ای آمد عمو به دادم رس

دوبارهرأس اباالفضل از سنان اُفتاد

 

حسین .


سینه زنی واحد زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

قسمت_اول نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

  ,، ,رو ,اُفتاد ,یه ,امام ,اُفتاد   ,امام رضا ,رو زمین ,*   ,سر سفره

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبگاه "دانشمند " nocujage kinsrangwarmdu ریش تراش موزر اصل آلمان Cheap NHL Florida Panthers Jerseys Wear Comfortable. پایگاه اطلاع رسانی تشکل های کشاورزی پرشین تکست املاک سهیلی kuylerheartmo osobenchhat