محل تبلیغات شما


پرستویِ مهاجرم، چرا زلانهمی‌روی؟

اگر ز لانه میروی، چرا شبانهمی‌روی؟

 

قرارِ من،شَکیبِ من، مهاجرِغریبِ من

فدای غربتت شوم،که مخفیانهمی‌روی

 

حیاتِ جان، امیدِ دل، علیبُود ز تو خِجل

که با کبودیِ بدن، زتازیانهمی ‌روی

 

کبوترِ شکسته پر،مرا به همرهتببر

چرا بدونِ جُفتِ خود، ز آشیانهمی‌ روی

 

چهار طفلِ خون جگر، زنند ازغمت به سر

تو بر زیارتِ پدر، چه عاشقانهمی‌روی

 

اَلا به رُخ نشانه ات،مگرشکسته شانه ات

که مویِ زینبین خود، نکردهشانه می‌روی

 

فتاده بر دلم شرر، که تو دراین دلِ سَحَر

ز همسرت غریب‌تر، برون زخانهمی‌روی

 

*بَدَنِ حضرت زهرا سلام اللهعلیها رو امیرالمؤمنین داره غسل میده،اسماء بِنتِ عُمَیس میگه من از چاه آب می آوردم،روبَدَنِ حضرت زهرا سلام الله علیها  آب می ریختم،علیبدنِ فاطمه رو غسل میداد،اسماء میگه رفتم دوباره از چاه آب بکشم،دیدن علی صدایِ فریادشبُلَند شده،برگشتم اومدم،دیدم سر به دیوار گذاشته،داره داد میزنه گریه میکنه،اومدمجلو.آقاجانم! مگه خودتون نفرمودید: آروم آروم گریه کنید،همسایه ها صداتون رو نَشنَوَن؟فرموده باشند:اسماء این روشنایی رو بیار جلو،بیا ببین پهلویِ زهرام شکسته.صورتِ فاطمهکبوده،بازوش رو شکستن.

 

امیرالمؤمنین دست از غسل دادنکشید،اما من یه غسّال دیگه هم میشناسم،موقع غسل دادن دست از غسل دادن کشید،کجا؟ زهرایِسه ساله رو تویِ خرابه ی شام داشتن غسل میدادن، یه وقت دیدن،اون زَنِ غساله دست ازغسل دادن کشید، گفت: من این بدن رو غسل نمیدم.چرا؟ بی بی جان! همین که لباس های اینبچه رو دَر آوردم،خواستم بدنش رو غسل بدم،دیدم همه جایِ بدن این بچه سیاه و کبوده.میترسم مرضی که این بچه داشته منم بگیرم،من این بدن رو غسل نمیدم.بی بی زینبِ کبریسلام الله علیها فرمود: آی زنِ غساله! بخدا از کربلا تا اینجا اینقدر این بچه رو زدنایحسین.*

 

نَم نَم داره بارون میآد

داره برام مهمون میآد

خرابه بویِ خون میآد

وای وای

 

داره از راهِ دور میآد

تو طبقی از نور میآد

از سَفَرِ تنور میآد

وای وای

 

*دیدن این تشت رو گذاشتن جلویِاین بچه،دست بُرد،سر رو از تشت برداشت،نگاه کرد دید خدا سَرِ بُریده ی باباسَرِبُریده رو برداشت،شروع کرد با بابا حرف زدن.*

 

آروم آروم از طبق بیا كنارم

سر رو سَرِت بذارم

حرفِ نگفته دارم

وای وای

 

*چیه حَرفِ نگفته ات؟*

 

چند شبه بابا یه لقمه نوننخوردم

اسم تو كه می بردم

 فقط كتك می خوردم

وای وای

 

*بابا! هر وقت صدات زدم کتکمزدن،بابا! هر وقت صدات زدم،تو صورتم سیلی زدن.بابا! هر وقت گریه کردم بهم تازیانهزدن.بابا!*

 

نبودی و  اسیر شدم

بسته به یك زنجیر شدم

یه شبِ پیرِ پیر شدم

وای وای

 

یكی زد و همه ام زدند

لگدِ مُحكمم  زدند

 

*حالا هر کجا صدایِ منو میشنوی صدات رو بلند کن.یاحسین.*



سینه زنی واحد زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

قسمت_اول نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

  ,رو ,وای ,غسل ,میآد ,الله ,سلام الله ,وای   ,وای وای ,*   ,غسل دادن

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش تخصصی PLC (اتوماسیون صنعتی) عشق در اتم کاش... کااش... سیسمونی نوزاد , سیسمونی نوزاد دختر نمایندگی فروش سانترال پاناسونیک panasonic righpendiubrit comptilinni Patrick's memory Arlene's site propcaryckhe