پرچمِنام حسین و پرچمِ نام حسن
آه بانام حسن جان ، گونههایم نم گرفت
زخمیِیک کوچه بود و ناله میزد زیر لب
مادرمرا ضربه ای سیلی از این عالم گرفت
________________________
صبحتبخیر همسرِ من ، افتخار من
یک روزدیگر است که هستی کنار من
شکرخدا گمان کنم امروز بهتری
پیراهنجدید مبارک بهار من
نانکه تو میپزی چقدَر مزه میدهد
نانپختهای که سر برسد انتظار من
*آخهروزِ آخر هم بلند شد هم غذا درست کرد هم نون پخت هم خونه رو آب و حارو کرد هم موهایِزینبُ شانه زد آخه این دست که بالا نمی اومد اما امروز هرجور بود این شانه روبرداشت موهای بچه هارو یکی یکی شونه زد همچین که به حسینش رسید هی دست زیرِ گلوشمیزد آی قربونت بره مادر *
از آتشِتنور کمی فاصله بگیر
آتشبد است با من و با روزگار من
مثلقدیم باز علی جان صدام کن
دستیبکش به رویِ دل بیقرار من
زهرا، برات لقمه گرفتم قبول کن
روزهبس است ، آب شدی روزهدارِ من
اسماءبرای خانه دو تابوت لازم است
مرگمن است لحظۀ مرگِ نگار من
من بودمو کسی به تو با تازیانه زد
تا عرشرفت آهِ دلِ ذوالفقارِ من
_____________________
به دلمرنگ و روی غم خورده
روزگارعلی بهم خورده
آسمانبغض کرده باریده
فاطمهضعف کرده خوابیده
سختصبر علی مَحک خورده
پیشِچشمش زنش کتک خورده
نانجیبانشرر به باغ زدند
به رویِسینه میخِ داغ زدند
رفتبالا دو دست ، وای به من
گوشوارهشکست ، وای به من
کعبۀکردگار خاکی شد
چادرِوصلهدار خاکی شد
از شررِمیخِ
اگهکه مادر داره میمیره زیر سرِ میخِ
اینسرفههای خونیِ شبها از اثر میخِ
زیرسرِ میخِ
بیصدامیسوزه
دارو ندار علی میون شعلهها میسوزه
فاطمهبین آتیشه اما ، مرتضی میسوزه
بیصدامیسوزه
بیندر و دیوار
همهوجودش داره میسوزه از ضربۀ مسمار
اونقدهقنفذ زده به دستش که افتاده از کار
بیندر و دیوار . .
یکیلگد میزد
یادمنمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد
خودمدیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد
مغیرهمیخنده
با دلپر کینه داره دست بابامُ میبنده
نالۀزهرا بلنده اما علیِ شرمنده
مغیرهمیخنده
از رودلم رد شد
اونبیحیا که درو شکست از رو مادرم رد شد
یادمنمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد
از رودلم رد شد
بیحیاسیلی زد
زهراحواسش نبود و نامرد بیهوا سیلی زد
بشکنهدستش اون که جلوی مجتبی سیلی زد
بیهواسیلی زد
ایناهمش درده
چشایمادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده
اونکه شکست پهلو رو غرور حسنو له کرده
ایناهمش درده
مگهزدن داره؟
آخهمگه دختر پیمبر لایق آزاره؟
یه زنهیجده ساله که بچه تو شکمش داره
مگهزدن داره؟
از کوچهمون برو، برو
دیگهنبینم تورو، تورو
دستتسیاهه نزن.
حسینمای بیسر ، حسین عریانپیکر
تو روتشنه کشتن ، بمیرم ای مادر
دویدو دویدم ، برید و بریدم
سرترا روی نیزه دیدم
قَتَلوکبُنَیَّ ، ذَبَحوک بُنَیَّ
او میدویدو من میدویدم
او سویمقتل من سوی قاتل
او مینشستو من مینشستم
او رویسینه من در مقابل
او میبریدو من میبریدم
او ازحسین سر ، من از حسین دل
درباره این سایت