خیلی سخته ، جدا شی از این پرچمایِ عزا
خیلی سخته ، جدا شی از این هیاتُ روضه ها
خیلی سخته ، که از تن درآرم لباسِ سیاه
با اینکه این دوماهُ ، تو روضه غصه خوردم
شرمنده ام از اینکه ، بینِ روضه نمُردم
گرچه لبریز اشکم ، گرچه لبریز دردم
شرمنده ام از اینکه ، بیشتر گریه نکردم
جانم حسین ، حسین جان »
گریه کردم ، دو ماهِ با رأس رویِ نیزه ها
گریه کردم ، از اوجِ مصیبت تو شام بلا
گریه کردم ، با بزم شرابُ و رباب ای خدا
میبینی این چشایِ غرق ابرِ بهارُو
هیچ چیزی پُر نکرده جای این روضه هارو
خواهشم اینه تا که ، هستم نوکر بمونم
همراهِ خانوادم ، پشتِ این در بمونم
جانم حسین ، حسین جان »
درباره این سایت