محل تبلیغات شما


*مرحوم شیخ طوسی رحمةالله علیه میفرمایند:مسموم کردند پیغمبر رو،با اون حال وارد مسجد شد که دیگه حضرت روپاش بند نبود،اگر برا اینجای روضه،آدم بخواد جون بده والله جا داره،شخصیت اول جهاناسلام،حالا تو بستر افتاده، میگه:بیایید دوات بیارید، یه پوستی بیارید روش بنویسم،بهاشتباه نیوفتید،نانجیبِ ملعون ،گفت:  پیغمبرداره هزیون میگه.

از همینجا شروع شد، امیرالمومنین از همینجا ماموریت به صبر پیداکرد،حضرت زهرا انگار دَر رو از همینحا آتش زدند،جلو چشم حضرت صدیقه.یعنی بعضیا میگنبعد از بابا نه،هنوز بابا تو بستر بود این نانجیبا اینطوری کردن،همه ی روضه هارو پیغمبریک به یک خونده کنار بستر،نگاه به فاطمه میکرد یک به یک روضه هارو میگفت،نگاه به ابیعبدالله میکرد یک به یک روضه هارو میگفت*

 

در پیش من  آتش مزن بالو پرت را

خونین مکن جانِ پدر چشمِ ترت را

 

فردا همینکه جمع کردی بسترم را

آماده کن کم کم عزیزم بسترت را

 

آماده کن از آن کفن ها دومین را

بیرون بیاور یادگارِ مادرت را

 

*محتضر میگن حتی دکمهی رو سینه اش  رو هم باز کنید،مثل کوه سنگینیمیکنه رو سینه اش،یه وقت دیدن ابی عبدالله که کوچیک بود ،دوید خودش رو اندخت رو سینهی پیغمبر،تا فاطمه اومد بچه رو برداره،گفت نه. اشاره کرد بزار باشه*

 

بگذار روی سینه ام باشد حسینم

بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را

 

بگذار با طفلانِ تو قدری بسوزم

حالا بگویم حرف های آخرت را

 

زاری مکن بر حال من با حال و روزت

خاکی مکن دنبال بابا معجرت را

 

تو بار شیشه داری میترسمت چون

خیلی مواظب باش طفل دیگرت را

 

بس کن عزیزِ تا سحر بیدار

بس کن کُشتی مرا از گریه ی بسیار

 

بس کن این چند شب بیدار مانده، آب رفتی

این چند شب گریانِ من، اینبار بس کن

 

می سوزم از این ناله های آتشینت

آتش مزن بر این تن تب‌دار، بس کن

 

رویت ندارد طاقت این اشک هارا

طاقت ندارد این همه آزار بس کن

 

زهرا باید ببینی روزهای بعد از این را

باید بمانی با غمی دشوار بس کن

 

باید بگویم روضه هایِ بعد خود را

باید بسوزی بعد این دیدار بس کن

 

*حالا از اینجا پیغمبرروضه خونده،این چند بیت رو با پیامبر خدا ناله بزن.*

 

ای کاش بعد از من کسی جایم بگوید

با هیزم و با آتش و دیوار. بس کن

 

ای کاش میگفتن بار شیشه دارد

ای کاش میگفتن با مسمار بس کن

 

*حالا از اینجا روضهی امام حسنم شروع میشه،خودش فرمود روضه ی من اینه*

 

در کوچه میاُفتی کسی غیر از حسن نیست

با گریه میگوید که در انظار بس کن

 

*نانجیب چقد داری مادرمرو میزنی،بس کن.بس کن،الهی بمیرم برا امام حسن،آقا جان این روضه رو میخونم ان شاءاللهاگر زنده باشیم مدینه،تو حرمت میخونیم،اگه زنده نبودیم پیغمبر فرمود:روز م که همهگریانند.اشک ریزان حسن خندانند*

 

در کوچه میاُفتی و میگوید به قُنفذ

افتاد دست مادرم از کار. بس کن

 

دستت مغیره بشکند حالا که افتاد

از چادر او پای خود بردار. بس کن



سینه زنی واحد زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ کربلایی حسین طاهری اجرا شده در ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

قسمت_اول نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام و وداع با ماهِ صفر به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷

  ,کن ,بس ,رو ,روضه ,یک ,بس کن ,کن   ,را   ,رو سینه ,ای کاش

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی بهتر تارنمای دکتر زمان نورانی Clyde's receptions وبلاگ نمایندگی کرمان آسمانی همسفران پروین اعتصامی محمد امین حیات مقدم mohammad amin hayatmoghaddam enpiriwo Joseph's page Clinton's page