وقتی امیر المومنین بدن پیغمبر رو غسل میداد،حضرت رو میخوادبه صورت بخوابونه غسل بده،میشنید یه صدایی رو: علی جان! این صورتُ به رو به زمین نخوابون،صورتِپیامبر خداست.حُرمت داره.کجا رفت دلت؟*
بگذار یه جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کن
وقتِ هزار و نهصد و پنجاه زخمش
ای نیزه ی خونبار، این اِصرار بس کن
*وعده ی هممون کربلا،نمیدونیممحرمِ دیگه ای باشیم ناله بزنیم*
این ناله های دخترت پیش حرامی
با شمر میگوید: نزن، نشمار، بس کن
ای حسین.
*پیغمبر فرمود :بزاربچه ها رو سینه ام باشند،حسن و حسین سینه ی منو سنگین نمیکنند،آرامشِ جانِ من هستند،منراحت جون میدم.شاید پیغمبر داره میبینه اون لحظه ای رو که،نانجیب وارد گودال شد،امامحسنم برا همین گریه میکنه،فرمود: "لا یوم کیومک یا اباعبدالله""والشمرجالسٌ علی صدر الحسین"حسین وای وای وای.
ناله ات رو دیگه نگه ندار تموم شد این شبا."یوم علی صدرالمصطفی و یوم علی وجه الثری"یه وقت رو کرد به مدینه زینبِ کبری:"یَا مُحَمَّدَاهْصَلَّى عَلَیْكَ مَلِیكُ اَلسَّمَاءِ هَذَا حُسَیْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِمُقَطَّعُ اَلْأَعْضَاءِ."هرچقدر کار داری با اربابت یکصدا بگو :یا حسین.*
رو , ,ای ,علی ,حسین ,بس ,بس کن ,یوم علی ,کن ,وای وای ,علی صدر
درباره این سایت